.jpg)
نمیدانم چه كسی برای اولین بار بابا طاهر را لر دانسته و
دچار این اشتباه شده است ؟ این اشتباه در نوع خود جالب است زیرا از طرفی لك
ها را لر دانسته در صورتی كه اینگونه نیستو همان قدر لرهابا لكها دارای
تمایزند كه كردها با تركها، و دیگر آنكه این اشتباه باعث شد تا هرگز كسی
به فكرتحقیق و شرح و بیاناین به اصطلاح فهلویات نباشد و هماره در هاله ای
از ابهام بمانند. براینانتساب زبانی افراد، لازمه اش آن است كه به یقین
بدانیم كهمباحث و قوانین آن گویش و زبان بر چه منوالی است آنگاه قضاوت
كنیم.
سالهاست كه ادبای ما شعر شاعرانی را كه در گستره زبانی فارسی قابل فهم نیست فهلویات مینامند. ولی هنوز كسی متوجه نشده است كه ذكر كلمه فهلویات دردی را دوا نمیكند بلكه باید دنبال آن بود كه معانی این اشعار استخراج شود و ریشهی زبانی و گویشی آنها مشخص گردد.
یكی از این قربانیان همیشهی تاریخ ادب فارسی«بابا طاهرعریان» همدانی نشین است. و او نیز مانند بسیاری از شاعران ما كه زادگاهشان شهری و زیستگاهشان شهر دیگر بوده است به همدانی شهرت یافته است و اساساً زادگاهش یكی از شهرهای لك زبان كوهدشت، الشتر و یا نورآباد بوده است ولی در طول تاریخ ادب پارسی چه دخل و تصرفاتی كه در دیوانش نشده است. در دیوانهایی كه از بابا طاهر به جا مانده است ابیاتی به چشم می خورد كه هیچ سنخیتی با دیگر ابیات ندارد و این بدان معناست كه ابیات الحاقی در میان دیگر ابیات بابا طاهر بسیار است و مگر اهل ذوقی این بیگانگی را حس كند و تشخیص دهد و نگاهی به ابیاتی كه مرحوم مینوی در یكی از كتابخانه های تركیهیادداشت كرده است فخامت و نژاده بودن ابیات بابا را مشخص می كند.
ممكن است پرسیده شود كه برهان این كه«بابا»لك زبان بوده است چیست؟
اصولاً در جواب این سوال یا باید به تعلیقات گذشته در كتب یا دواوینتكیه كرد یا بر اساس محتویات زبانی و ادبی موجود در اثر شاعر حكم كرد. و حال ، ماكه از قسم اول بی نصیبیم و مقصر واقعی این ابهام، ادبای ما بوده اند كه در این مورد تحقیقی به عمل نیاورده اند. ولی دیوان موجود یا اشعار موجود خود بهترین میزان برای قضاوت است. هنوز هیچ شاعر و نویسنده ای از لكــی بودن زبان بابا طاهر ذكری به میان نیاورده است.
و اما، اهل فن میدانند كه در دیوان بابا طاهر واژههایی وجود دارد كه منحصرند و حتا بزرگان در قرائتشان اشكال دارند البته نه به دلیل محقِق نبودن این عزیزان بلكه به دلیل تك واژه بودن و قاموسی نبودن این واژهها. و هر واژه ای كه در اشعار بابا به آنها اشاره میكنم خاص زبان لكی است و در هیچ زبانی دیده نمیشود از جمله:
از ته ایمان؛ این عبارت امروزه به صورت اژتوئیمو یا از توئیم متعلق و وابستهی توئیم ـ به كار می رود و در شكل بصری موجود هیچ ربطی بهایمان و دین و … ندارد.
اگر مستان مستیم از (اژ) توئیمان
وگر بی پا و دستیم از توئیمان
اگر گبریم و ترسا و مسلمان
به هر ملت كه هستیم از توئیمان
آمیته: یكی از ویژگیهای سبكی زبان لكی كاهش واجی در وسط كلمات خاصه حرف"خ" میباشد به عنوان مثال در این كهن زبان فخیم واژه های سوخت و فروخت و آمیخت را به ترتیب:
سُت یا سوت با ضمهی سین و كسرهی واو؛ فِروت؛ آمیت و در نهایت با حذف آ ، به مِیت با یای مجهول بدل می شود وقس علیهذا…و امروزه در این زبان هرگاه برّه ای مادر خودرا می مكد می گویند میتی ؛ یعنی مكیدش منتها نه به معنای مكیدن بلكه به معنایی آمیختگی و یكیشدن تام. پس اگر بابا طاهر میگوید:
اگر دل دلبره دلبر كدومه
وگر دلبر دله دل را چه نومه
دل و دلبر به هم آمیته بینم
نذونم دل كیه دلبر كدومه
همین معنی را در بر دارد.
بِلبِل: هنوز در این زبان و در این مرزو بوم نام این پرنده را با كسر هردو "ب"بر زبان می رانند و گواه صحت این تلفظ یكی از یادداشتهای مرحوم مینوی از روی اشعار باباطاهر است كه در نسخه ای خطی در تركیه یافته است(ر.ك. ج 2 تاریخ ادبیات در ایران دكتر صفا ص 385)
بِنامی: یكی دیگر از واژه های به كار رفته در اشعار باباطاهر عریان بنا بر یادداشت مرحوم مینوی بَنامی است كه امروزه در زبان لكی به صورت بنومی به كار می رود و صورت دیگر كلمهی بد نامی است.بابا طاهر می گوید:
بنامِی نشِّه أینی كه من كرد
بمن هر آن كَرَند هروَد كه من كرد
كه ترجمه اش این است:
نكند این آئینی كه من آورده ام باعت بدنامی شود زیرا هرآنچه از من برود همان را در حقم انجام خواهند داد.
بنوشه: باز از واژه های زندهی ادب نوشتاری و گفتاری زبان لكی همین واژهی بنوشه (بنفشه)است گرچه در گسترهی دگرگونی واجی جای دارد ولی همین كافیست كه بگوئیم چون این واژه در زبان فلانی بكار رفته است می تواند دلیلی بر همزبانی اش با لك ها باشد.
آلاله كوهسارانم تویی یار
بنوشه جوكنارانم توئی یار
آلاله كوهساران هفته ای بی
امید روزگارانم تویی یار
جالون: یكی دیگر از واژه های كاربردی زبان بابا طاهر جالون است هرچند بنابر نوشته مرحوم مینوی جالوند یادداشت شده است ولی از اشتباهات كاتبان پیشین است زیرا این كلمه نه تنها همان جاران ـ جار یعنی صحرا + ان جمع ـ است بلكه باید گفت طبق قوانین ابدال حاكم بر زبان لكی را به لام بدل شده است و اگر چه متن یادداشت شده توسط مرحوم مینوی به این صورت است:
دال جالوندَ كوهان كرد پرواز…
ولی باید گفت كه درست آن به این گونه است:
دالِ جالون دَ كوهان كرد پرواز: یعنی عقاب قدرتمند صحاری از كوهستان به پرواز درآمد، نه آنكه بگوییم در كوهستان به پرواز درآمد.
بوره: از واژههای پر بسامد در اشعار بابا طاهر همدانی لك زبان همین واژه است كه خاص زبان لكی است و های آخر این واژه یای مجهول یا های بیان حركت است و به معنی بیا می باشد.
بورهِای رویتو باغوبهارم خیالت مونسشبهای تارم
خدا دونه كه در دنیای فانی
بغیر از عشق تو كاری ندارم
بوره كز دیده جیحونی بسازیم
بوره لیلی و مجنونی بسازیم
فریدون عزیم رفته از دست
بوره از نو فریدونی بسازیم
تولی: واژهای دیگر كه خود بابا طاهر به گیاه بودن و نشاندن ـ كشت كردن ـ آن اشاره كرده همین توله یا تولی با یای مجهول است كه امروز ه هنوز كاربردی زنده دارد بنگرید به یادداشت مرحوم مینوی:
نشانم تولَه و مویم به زاری
بی كه بلبل هَنی وا وُل نشانم
:گیاه توله كشت خواهم كرد و به زاری خواهم گریست شاید دوباره گل را با بلبل آشتی دهم.
تَه كِت: هنوز لك زبانان این واژه ـ تَه ك ـ را كه در كاربرد معنایی زبان خود دارند و به معنا ی نزد و پیش و عقیده از آن افاده معنا می كنند.
ته كت نازنده چشمان سرمه سایی
ته كت زیبنده بالا دلربایی
ته كت مشكین دو گیسو در قفا یی
به مو واجی كه سر گردان چرایی
دِرّك: باز از واژگانی كه جای هیچ بحث و شبهه ای ندارد و لكی خاص و خالص است همین واژهی دِرّك ـ خار به معنای عام ـ است كه باز راهگشای فهم زبان بابا طاهر است.
شب تار و بیابان پر درّك بی
در این ره روشنایی كمترك بی
گر از دستت برآید پوست از تن
بیفكن تا كه بارت كمترك بی
دیرم: ـ دارم ـ این واژه به كسر دال و راء، از امروزی ترین واژه های زبان لكی است.ندانستن تلفظ درست این لفظ باعث آن شده است كه به صورتهای دور از واقع خوانده و تلفظ شود. و عجیب آن است كه صورتهای صرفی این لفظ در زمان و اشخاص مختلف یكی از بسامدهای فراوان را به خود اختصاص داده است.
دلی نازك به سان شیشه دیرِم
اگر آهی كشم اندیشه دیرِم
سرشكم گر بود خونین عجب نیست
مو آن نخلم كه در خون ریشه دیرِم
یا مو از قالوا بلی تشویش دیرِم
گنه از برگ بارون ) دارون درختها (بیش دیرم
اگر لا تقنطوا دستم نگیره
مو از یا ویلنا دل ریش دیرم
دیری: بایای مجهول: ـ داری ـ این واژه نیز از بسامد بسیار بالایی برخوردار است و جای شك و تردید ندارد زیرا این واژه هنوز در زبان لكی استعمال تام و تمام دارد.
رو همه رو: این گروه كلمه در بر دارنده دوویژگی مختص به زبان لكی است . نخست آنكه لك زبان هاهنوز روز را رو و روژ تلفظ می كنند و دیگر آنكه عبارت امروزی « اِمرو هما رو » به معنی امروز همه ی روز ؛ به معنی تمامی روز و از اول تا آخر روز، هنوز كاربرد تام دارد ولذا قابل قیاس با این عبارت بابا طاهر است كه می فرماید:
رو همّه رو ورایم گرد گیتی
شوو درآیه و او سنگی نهم سر
سوته:در شرح كلمات گذشته گفتیم كه بعضی از »ه«های آخر كلمات بیانگر یای مجهولند و این جا نیز یكی از آن موارد است و به معنای سوخته آمده است. و نكته ای كه قابل شرح است اینكه نگارنده ترجیح میدهد كه نسخ تصحیح شده بازاری بابا طاهر را بر نسخ تصحیح شده به دست ادبا را ارج بنهد زیرا بازاریان فقط كار بازاری ارایه می دهند و صورت كار را خراب نمی كنند ولی ادبا معمولا بر اساس ذوق یا قراین یا … اصل موضوع را تحریف می كنند. بابا طاهر میگوید:
نوای ناله غم اندوته ذونه
عیار قلب و خالص بوته ذونه
بیا سوته دلان باهم بنالیم
كه قدر سوته دل دل سوته ذونه
گلگشت: سالهاست كه از خود می پرسم :مگر چه تفاوتی بین این واژه در زبان لكی با معنای آن در زبان فارسی وجود دارد؟ راستی نه آن است كه لغتی چه بسا در طول تاریخ تلفظش فراموش شده باشد؟ و این یكی هم در دایرهی شمول این پرسش واقع شود؟سالها گذشت تا آنكه به این نتیجه رسیدم كه ؛
این واژه با كسر گاف اول و فتح گاف دوم، درست تر است زیرا در زبان لكی دو مصدر داریم یكی به صورت گیلیاین در معنی گشتن و دور زدن و برگشتن و دیگری همان گشتن است. حال با توجه به مطالب فوق باید گفت كه گِلِگشت به معنی دور زدن و گردش و رفت آمد ومیدان تحرك می باشد نه گشتن میان گلها و تفریح گلانه؟! زیرا صورت دومی در همین زبان وجود دارد كه قضیه را ثابت می كند و آن ،گشتِ گِیل به معنی رفت و برگشت و تفریح و دید و بازدید است. حال با این توصیفات بنگرید كه معنای این بیت بابا طاهر چسان بهتر درك می شود.
بهار آمد به صحرا و در و دشت
جوانی هم بهاری بود و بگذشت
سر قبر جوانان لاله روید
دمی كه مهوشان آیند به گِلگَشت
مكه: كلمه مكن در زبان لكی همین مكه است كه امروزه آشنای گوش و زبان لك زبانهاست
پریشان سنبلان پرتاب مكه
خمارین نرگسان پر خواب مكه
برینی ته كه دل از ما بُرینی
برینه روزگار اشتاب مكه
نذانی: در بسیاری از نسخ باباطاهر این واژه اصیل ندانسته به ندانی بدل شده كه بسیار نادرست است زیرا هنوز این فعل« ذِناستن » در معنای دانستن كاربرد تام دارد.
ته كه ناخوانده ای علم سماوات ته كه نابرده ای ره در خرابات
ته كه سود و زیان خود نذانی
به یاران كی رسی هیهات هیهات
واتن: از دیگر مواردی كه باباطاهر به كار برده و هنوز در بین لك زبانان استعمال دارد همین واژه واتن )گفتن( است و صورتهای دیگرش كاملا مورد استفاده در گفتار مردم است؛ مانند واتَه: گفته و نقل قول و ضرب المثل و صورتهای صرفی در زمانها و اشخاص مختلف.
وی شه: با یای مجهول در ی و های بیان حركت،به معنی ؛ پیش و كنار و در گردن و دین و حق و ... می باشد و اگر لك زبانی می گوید حقم وی شه ؛ یعنی حقم پیش اوست.
هزاران دل به غارت برده وی شه
هزارانت دگر خون كرده وی شه
هزاران داغ ریش ارویشم اشمرد
هنو نشمرده اژ نشمرده وی شه
هنی: از دیگر موارد جزم و بدون تردید در اشعار بابا طاهر واژه »هنی؛ هنوز و حالا حالاها و دیگر« است كه از هر لك زبان ناخوانده درسی بپرسی به یقین قبول خواهد كرد كه بله این موضوع معنایی در زبان لكی درست است.
و یا واژه تُه یا تُ به معنی تو :
دلم میل گل باغ تُه دیره ـ دیری ـ
درون سینه ام داغ تُه دیره
بشِم آلاله زاران لاله چینِم
وینم آلاله هم داغ تو دیره
به صحرا بنگرم صحرا تُه وینم
به دریا بنگرم دریا تُه وینم
به هرجا بنگرم كوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تُه وینم
tadalafil aurochem laboratories tadalafil scadenza http://www.cialisoni.com/ tadalafil bnf
This post truly made my day. You can not imagine simply how much
time I had spent for this info! Thanks!
again bath tonight sample http://viagenupi.com/ seriously steak
pin http://viacheapusa.com/ why tough
ed meds online without doctor prescription also cialis 20mg;
mg best price also cialis
march abroad shake else buyer http://www.doctor7online.com/ fast professional
this post.
improvement cheap layer http://viacheapusa.com/ less respect
nicaragua generic viagra el sildenafil ayuda para
la eyaculacion precoz sildenafil and lymphatic malformation https://viaqraonlinegen.com/ bioequivalence study of
sildenafil citrate tablets
mg best price;
Do you ever run into any browser compatibility issues?
A number of my blog visitors have complained about
my site not operating correctly in Explorer but looks great
in Chrome. Do you have any solutions to help fix this problem?
then average ed meds online without doctor prescription together sick
otherwise deposit [url=http://www.cialij.com/]meds online without doctor prescription[/url] forth literature
cialis 20 mg best price and ed meds online without doctor prescription.
mg sildenafil sildenafil price in india http://viabsbuy.com sildenafil and vision
sildenafil 25 mg dose viagra sildenafil nachweisbarkeit sildenafil for pulmonary hypertension need
for evidence generation https://viaqraonlinegen.com/ sildenafil kontraindikation
month http://viacheapusa.com/ together plate
viagra[/url] enough bridge enough final http://viagenupi.com/ extremely library